شنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۱
جمعه، دی ۲۰، ۱۳۸۱
تاریخچه عینک
تاریخچه عینک
بنظر می رسد در زمان مصریها، یونانی ها و رومی های باستان هیچ گونه وسیله کمک بینایی وجود نداشته است این نظر از روی نامه یک فرد رومی که صد سال پیش از میلاد نوشته شده ودر ان تاکید دارد او بخاطر سن زیادش واینکه دیگر نمی تواند مطالعه کند وبرای اینکار باید به برگانش متکی باشد استعفا می دهد تائید می گردد مشهور است که تراژ دی نویس رومی Seneca که در سال چهارم پیش از میلاد می زیسته است کتابها را با نگاه کردن از طریق یک کره شیشه ای پر اب که باعث بزرگنمایی می شده مطالعه می کرده است Nero از یک زمرد که انرا نزدیک چشمش نگه می داشته است برای تماشای جنگ گلادیاتورها استفاده می کرده است البته این دلیل کافی برای این نیستکه بگوییم رومی ها از خواص لنزها اطلاعی داشته اند زیرا این احتمال وجود دارد که نرو از زمرد بخاطر رنگ سبز ان که باعث کاهش نور خورشید می شود استفاده می کرده است
Plomy اصول کلی بزرگنمایی را شرح داده ولی لنزهایی که در ان موقع وجود داشته است برای بزرگنمایی مناسب نبوده است قدیمی ترین لنز شناخته شده در خرابه های Nineveh باستانی کشف شده که از کریستالهای سنگی جلا داده شده ساخته شده است و قطر ان یک و نیم اینچ می باشد
اریستوفان در کتاب ابرها از یک شیشه نام می برد که برای ایجاد سوراخهایی در پوست خشک حیوانات بکار برده می شده است و همچنین استفاده از شیشه های سوزان را برای پاک کردن نوشته از روی قرص موم ذکر می کند طبق اظهار Pliny پزشکان انرا برای سوزاندن زخم ها استفاده می کرده اند
در حدود سال صدم بعد از میلاد سنگ مخصوص مطالعه یا انچه که ما انرا به عنوان شیشه بزرگنمایی کننده می شناسیم پدیدار شد این وسیله در واقع قطعه ای از یک کره شیشه ای بود که در مقابل متن مورد مطالعه قرار داده می شد تا حروف را بزرگ نماید این وسیله راهبان پیر را قادر به مطالعه می ساخت و احتمالا این نخستین وسیله کمک بینایی بوده است
ونیزیها یاد گرفتند که شیشه را برای ساختن این وسیله تولید نمایند وبعدها نیز لنزهایی را که بجای قرار گرفتن بر روی متن مورد مطالعه در یک فریم در مقابل چشم جای می گرفت
بعضی وقتها گفته می شود که چینیها عینک را دو هزار سال قبل ساخته اند ولی ظاهرا آنها تنها از این وسیله برای مراقبت از چشم ها یشان در برابر نیروهای شیطانی استفاده می کرده اند در سال 1268 Roger Bacon فیلسوف انگلیسی در کتاب Opus Majus نوشت
. اگر کسی حروف یا اشیاء ریز را از طریق یک کریستال یا شیشه یا ماده شفاف دیگر نگاه کند و آن شئی شبیه قطعه تحتانی یک کره باشد در حالیکه طرف محدب آن بطرف چشم باشد او خواهد توانست حروف را بهتر ببیند و حروف بزرگتر بنظر خواهند آمد
بنابراین چنین وسیله ای میتواند برای همه مفید باشد و آنهایی که چشمانشان ضعیف تر باشد خواهند توانست حروف را بهتر ببینند حتی اگر حروف خیلی کوچک باشند .
درسال 1289 در یک کتاب با عنوان Trait decon unit dela famille di popozo نوشته شده که من بقدری داثر کهولت ناتوان شده ام که بدون وسیله ای که به نام عینک معروف است نمیتوانم بخوانم یا بنویسم . این وسیله اخیرا به افراد مسن که دچار ضعف بینایی هستند اختراع شده است واو اظهار میدارد که بیست سالی بیش نیست که هنر عینک سازی که از مفیدترین هنرهای روی زمین است کشف شده است من خودم فردی را که آنرا برای نخستین بار ساخته دیده وبا او صحبت کرده ام نام نخستین ابداع کننده عینک نا شناس باقی مانده است .
نخستین تابلوی هنری شناخته که در آن عینک بکاررفته توسط Tomaso da modena در سال 1352 ترسیم شده است او دو برادررا نشان میدهد که در حال مطالعه هستنند ویکی از آنها یک شیشه بزرگ کننده را نگه داشته ودیگری عینکی بر روی بینی خود دارد اگرچه Tomaso در این کار پیشقدم شد ولی سایر نقاشان عینک را بر روی بینی همه افراد قرار میدادند که احتمالا نشانه ای از دانش وخرد واحترام بود .
از قرن چهاردهم به بعد نقاشان چهره هایی از St. lucy را رسم کرده اند که اغلب عینک مخصوص خودش را با خود دارد
یکی از مهمترین پیشرفتهایی که در ساخت عینک در قرن شانزدهم بوجود امد معرفی عدسیهای مقعر برای اصلاح نزدیک بینی بود Pop leox که خودش نزدیک بین بود از عینکهای مقعر در هنگام شکار استفاده نمد و ادعا نمود که این عینک او را قادر ساخته تا از همراهانش بهتر ببیند .
نخستین عدسیهای عینک از جنس کوارتز بودند زیرا شیشه هنوز ابداع نشده بود عدسیها بر روی فریمهایی از جنس استخوان و فلز و حتی چرم سوار می شدند
استفاده از عینک از ایتالیابه کشورهای دیگر مانند فرانسه .آلمان واسپانیا نیز گسترش یافت در انگلستان در سال 1629 یک شرکت عینک سازی تاسیس شد در آرم آن سه عدد عینک دیده می شود وشعار اینست :امکانی جدید برای افراد مسن .
از لحظه ای که عینک اختراع شد مشکلی وجود داشت که تقریبا برای 350 سال حل نشده باقی ماند :"چگونگی قرار گرفتن عینک بر روی صورت" باتمام پیشرفتهایی که در طی سالها صورت پذ یرفت فرم عینک یکی از بهترین نمونه های ضعف مهندسی طراحی بود.
مرکز ثقل ومرکز چرخش خیلی از هم دور بودند وبنابراین امکان نگهداری عدسیها در جایگاه دلخواه وجود نداشت فریمها تا حد زیادی به بینی اتکا داشتند که از نظر اندازه شکل و سفتی در بین افراد مختلف متغیر بود وهمینطور به گوش که از نظر تقارن و شکل محافظ غضروفی آن ودر میزان مویی که بین فریم و گوش وجود دارد متغیر بود .
برای این عینک لازم بود که صفحه عدسیها عمود بر محور بینایی باشداگر جه که این امر از نظر هندسی تنها برای یک جهت نگاه امکان پذ یر است( ودر سایر جهات نگاه تغییراتی در قدرت اسفروسیلند ر روی می دهد)
همچنین لازم است تا مرکز اپتیکی هر عدسی دقیقا در مرکز هر مردمک قرار داده شود و ظاهرا این امر غیر ممکن است زیرا چشم ها دائما حرکت می کنند و انواع حرکات مختلف را نشان می دهند
عینک سازان اسپانیایی در قرن هفدهم نوارهای حریری را امتحان کردند که می شد انها را به فریم متصل نمود و سپس انرا بدور گوش حلقه زد میسیونر های ایتالیایی واسپانیایی مدلهای جدید عینک را به چین منتقل کردند چینی ها قطعاتی از سرامیک یا فلز را به جای نوارهایی که بدور گوش حلقه می شد بکار بردند این ابداع بلا فاصله در همه جا منتشر شد
در سال 1752 Jamer Ayscough اخرین اختراع خودش - عینکی با دسته های دارای لولای دوگانه را تبلیغ نمود این عینک بسرعت در همه جا انتشار یافت ودر نقاشی ها ،کتب و کاریکاتور های این دوره بوفور یافت می شود عدسیها از شیشه رنگی ویا شیشه ساده ساخته می شدند
Ayscough احساس نمود که شیشه سفید اثرات خوبی بر روی چشم ندارد وبه همین دلیل شیشه های آبی و سبز را توصیه نمود
مردن وزنان اروپایی بویژه فرانسویها در مورد استفاده از عینک خیلی خویشتن داری بخرج می دادند اشراف پاریس تنها عینک را در پنهان استفاده می کردند مردم امگلستان و فرانسه از عینک های که براحتی پنهان می شد استفاده می کردند اما در اسپانیا عینک در میان همه اقشار رایج بود زیرا مردم فکر می کردند که عینک باعث می شود آنها مهمتر وبا وقار تر بنظر ایند
آمریکاییها ی استعمار گر ی که مسن ویا دور بین بودند عینک را از اروپا وارد نمودند عینک اساسا مخصوص استعمارگران باسواد و صاحب نفوذی بود که نیاز به یک وسیله باارزش وگرانبها داشتنددر اوایل سده هجدهم قیمت عینک در حدود 200 دلار بود
بنیامین فرانکلین در سال 1780عینک های دو کانونی را ابداع نمود او بعدها نوشت : من دو عدد عینک قدیمی داشتم که یکی را برای مطالعه و دیگری را برای دیدن مناظر دور بکار می بردم وقتی که در یافتم که این تغییر عینک ها برایم مشکل افرین است من شیشه های هر دو عینک را نصف کردم ونیمی از هر کدام را در یک فریم جای دادم بدین ترتیب من همیشه از یک عینک استفاده می کنم وتنها کافیست که چشمانم را بالا یا پایین ببرم تا بتوانم هم دور وهم نزدیک را ببینم
عدسیهای عینک دو دید در نیمه نخست قرن نوزدهم پیشرفت کمی پیدا نمودند واژه دوکانونی و سه کانونی توسط Isaac Hawkins که عینک های سه کانونی را در 1827 معرفی نمود ابداع شد
بین سالهای
1781 و1789 عینکهای نقرهای با دسته های لغزنده در فرانسه ساخته شد ولی گسترش عمومی ان تا قرن نوزدهم طول کشید
Monocleکه در ابتدا eye ring نامیده می شد در سال 1800 در انگلستان معرفی شد
یک جوان اتریشی به نام Jf.Voigtlander که اپتیک را در لندن فرا گرفته بود ایده Monocle را با خود به آلمان برد او در سال 1814 شروع به ساخت Monocle در وین نمود وانرا منتشر نمود نخستین استفاده کنندگان از مردان طبقات بالا جامعه بودند بعد از جنگ جهانی اول از اعتبار ان کاسته شد که البته بی ارتباط با ارتش المان نبود
loregnete دو عد سی در یک فریم بود که استفاده کننده انرا با یک دسته طرفی نگه می داشت یکی دیگر از ابداعات قرن هجدهم بود ( توسط یک انگلیسی به نام Adams ) فریم ودسته اغلب بطرز هنر مندانه ای تزئین می شد زیرا توسط خانمها مورد استفاده قرار می گرفت و بیشتر به عنوان یک وسیله تزئینی مورد استفاده قرار می گرفت تا یک وسیله کمک بینایی تا پایان قرن نوزدهم همچنان رایج بود
عینک های پنسی یا Pince-nez در دهه 1840 پدیدار گشتند ولی این در نیمه دوم قرن نوزدهم بود که تحول عمده ای در رواج این عینک ها در میان مردان وزنان بوجود امد
در قرن نوزدهم مسئولیت انتخاب لنز صحیح برعهده مشتری بود حتی وقتی که از عینک ساز خواسته می شد که لنز صحیح را برای انها انتخاب نماید او این کار بصورت تصادفی واتفاقی انجام می داد
در شروع قرن بیستم دکتر Norburne Jenkins در ژورنال اپتیک نوشت : استفاده از عینک در خاج از خانه یک ضرورت است عینک برای خانمها چندان جذاب نیست در واقع بیشتر مردم انرا تحمل می کنند زیرا به انها گفته می شود که استفاده تمام وقت از ان تنها راه جلوگیری از بروز مشکلات جدی برای چشم است
علیرغم این نوع اظهار نظر ها انواع متعددی از عینک ولوازم اپتیکی در دسترس بودند ودر محلهای عمومی مورد استفاده قرار می گرفتند عینک های دارای شیشه های گرد بزرگ و با فریم هایی از لاک لاکپشت در سال 1914 رایج گشتند
اکنون زمانی فرا رسیده بود که انسان بجای اینکه از داشتن عینک خجالت زده باشد واقعا از داشتن ان احساس غرور کند عینک های بزرگ مد ور و عینک های پنسی در قرن بیستم نیز مورد استفاده قرار گرفتند در دهه سی تاکید زیادی برروی مدل عینک می شد وانواع مختلفی از فریم های عینک در دسترس بودند
در 1938 Rosenthal نوشت که عینک های پنسی هنوز توسط پیر زنان و پیرمردان مورد استفاده قرار می گیرد و توسط عده کمی در ایالات متحده بکار برده می شود در دهه سی استفاده از عینک های افتابی بسیار فراگیر شد
یکشنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۱
نقش نگاه در ارتباطات ميان فردی
دکتر عبدالله ذاکر*
من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان؟
که من آن راز توان ديدن و گفتن نتوان
در زندگی روزانه، در مراودات اداری، در کوچه و خيابان و در تفريح و فراغت، ما لحظه ای از نگاه کردن غافل نيستيم. در حالی که مشغول قدم زدن هستيد، چشمانتان متوجه اطراف است. در حالی که از عرض خيابان می گذريد، اشياء و انسان هايی را با نگاه خود برانداز می کنيد. وقتی به تماشا و بازديد از نمايشگاه نقاشی و عکاسی می رويد تابلويی نظر شما را جلب می کند و تحت تاثير آن تابلو قرار می گيريد و مردمک چشم شما به آن شیء مورد نظر خيره می گردد. به عبارتی آن تابلو چشم تان را می گيرد. هنگامی که با همسرتان به خيابان می رويد، اگر شما اهل علم دانش باشيد، همه نگاه شما متوجه کتابفروشی و کتاب است و اگر همسرتان زن خانه دار و تجملی باشد، ناخودآگاه همه نگاه وی متوجه ظروف کريستال و اشياء قيمتی خواهد بود. شما شايد بارها با عبارت سحنان زيادی در مورد نگاه کردن مواجه شديد: فلانی آدم چشم تنگی است. او نگاه نافذی دارد. از نگاه او شرم می بارد. چه نگاه معصومانه ای داردو من هيچوقت نمی خواهم به چشمان او نگاه کنم. مرد حسابی چرا حرف آخر را اول می زنی و ملاحظه نمی کنی؟ نمی خواهی چشمت به چشم او بيفتد؟ ... اين ها عباراتی است که ما بسيار از آن استفاده می کنيم. بسياری از افراد در ارتباطات چهره به چهره و رو در رو از نگاه کردن به چشم های طرف مقابل می پرهيزند. نوع نگاه در فرهنگ های مختلف متفاوت می باشد. برعکس برخی از افراد چنان به يک ديگر خيره می شوند که اعتراض طرف مقابل را برمی انگيزد.
در ارتباطات نگاه کردن نوعی سخن گفتن است که کمتر با تحريف و دروغ آميخته است. دو نفر زوج جوان که قصد زندگی مشترک را دارند، ابتدا از طريق نگاه عاشقانه و تماس چشمی با يکديگر ارتباط برقرار می کنند.
امرسون نقاش و شاعر غربی معتقد بود چشم های انسان به اندازه کافی گويا است با اين تفاوت که سخن گفتن با نگاه نيازی به فرهنگ لغت ندارد. ليکن در سراسر جهان فهميده می شود.
معمولا در ميان مردم مطرح است کسانی که هنگام صحبت کردن با ما يا شنيدن سخنانمان به ما نگاه نمی کنند، سعی دارند مطلبی را پنهان کنند. زيرا در نگاه رو در رو چشم ها دروغ نمی گويند. بنا بر اعتقاد روانشناسان در مراودات و گفتگوهای دو طرفه بين 30 تا 60 درصد افراد به چشم های يکديگر نگاه کنند و اگر افرادی بيش از زمان مورد نظر به چشم های يکديگر نگاه کنند، علاقه وافر و عشق سرشار به يکديگر را نشان می دهد. البته در فرهنگ ها و رسوم مختلف استثناهايی وجود داردو در برخی از فرهنگ ها، رعيت و زيردستان نگاه مستقيم به چشم ارباب يا رئيس را عيب و بی حرمتی می دانند و موقع صحبت سر را خم کرده و به زمين نگاه می کنند. معمولا در مصاحبه ها و بازجويی ها و يا عبور از گمرک با اين که شما ورقه اظهارنامه را پر کرده ايد، شخص مصاحبه کننده و يا مامور با نگاه به چشمان شما از شما سوالاتی می کند تا مطمئن شود که شما راست گفته ايد يا خير؟
مجلس سخنرانی يا وعظی را در نظر بگيريد. با اين که شما صدای سحنران يا واعظ را می شنويدف اما تلاش می کنيد چهره سخنران يا واعظ را ببينيد. يا واعظ و سخنران نيز معمولا در يک سطح بالاتر از مردم و مخاطبان قرار می گيرد تا نسبت به جمعيت حاضر در پای صحبت اشراف داشته باشد. در ارتباطات بصری اين ناشی از تاثير نگاه نافذ بر مخاطب است. چون ارتباطات بصری از نگاه و نظر به وسيله چشم ايجاد می شود و باعث تحول روحی و روانی در فرد می گردد. به قول باباطاهر: هر آنچه ديده بيند دل کند ياد.
يا فردوسی شاعر حماسه سرای ايران از خرد به عنوان چشم جان ياد می کند و می گويد:
خرد چشم جان است چون بنگری
تو بی چشم شادان جهان نسپری
آنچه مسلم است اين نکته است که چشم و تماس چشمی و نگاه در اکثر فرهنگ ما از اهميت خاصی برخوردار است و يکی از ارزرشمندترين منابع اطلاعاتی و ارتباطی است. يکی از کارشناسان ارتباطات بين المللی به نام " هس " می نويسد که: « فروشندگان سنگ ها و جواهرات قيمتی چينی دقيقا به چشم های مشتريان احتمالی می نگريستند و لحظه ای از چشمان آنان چشم برنمی داشتند. زيرا به تجربه دريافته بودند که وقتی سنگی نظر آنان را جلب می کند، مردمک چشم آنها گشوده تر شده و حالت ويژه ای به خود می گيرد. » همين وضع را " هس " در مطالعه کار شعبده بازان و تردستها مشاهده کرده است. او دريافته است که آنان به چشم های تماشاگران خود به دقت خيره می شوند و کارت های بازی را به آنان نشان می دهند. کارت مورد نظر باعث گشودگی بيشتر مردمک تماشاچی می شود. محققان ارتباطات می گويند: در ميان رسانه های غيرکلامی تماس چشمی کمترين دروغ را می گويند.
-----------------------------------------------------
* دکتر عبدالله ذاکر استاد ارتباطات دانشگاههای تهران و مازندران که در حال حاضر مسووليت روابط عمومی وزارت کار و امور اجتماعی را نيز برعهده دارد.